نفس مامان و بابا تا اینکه گذاشتیمت رو زمین یه برگ که روی زمین بود برداشتی
اینجا برگ رو نشون بابایی دادی که ببینی اجازه داری دستت باشه یا نه!
خوب حالا بریم راه بریم
یه بابای مهربون دنبال گل پسرش که مبادا پسریش بخوره زمین
یه مامان که عاشقانه پسرش رو دوست داره
نقاش کوچولوی خونه ی ما(8بهمن 92)قربون هنرمندیت بره مامااااااااان
این هم عکس اولین برف زمستونی سال 92