سلام مورچه ی مامانی.خوبی؟ایشالا که خوبی.بریم سر اصل مطلب.عکس هایی که توی این پست واست میذارم از مهمونی های این چند روزه که جنابعالی با حضورت شیرین ترش کردی:
اولین عکس جمعه شب خونه ی خاله نسرین نگین مشغول نوشتن مشق هاش بود و تو خواستی مزه ی یکی از مدادهارو امتحان کنی
روز شنبه که رفتیم بیرون:
این عکس هارو خودم میدوستیدم که واست میذارم
نکات ایمنی:اول چک کردن لاستیک های وسیله نقلیه و دوم چک کردن چراغ ها آفرین پسرمنظبت مامان
یک شنبه شب دایی تقی و دایی کمال (دایی های مامانی)با خانوادشون و آنا و آقاجون اومدن خونمون توام کلی با نفس بازی کردی ولی دو نفرتون انقدر ورجه وورجه کردید که نمیشد عکس گرفت این هم یکی از عکس هاتون
دیشب(17مهر 92)جلسه ی صندوق خونه ی ما بود و این هم بازی های عجیب غریب تو با نگین
دیگه اینکه عزیز مامان علاوه بر گفتن ماما و بابا وقتی میگیم آرتین یک دو سه میگی د.میگیم آرتین دست نزن بد بد بد توام با نگشت اشارت وتکون دادن سرت میگی ب ب ب.و جالب تر از همه اینکه امشب که رفته بودیم خونه ی مادر جون(مادربزرگ بابایی)رفتی یه قند از قندون برداشتی و سعی میکردی در قندون رو بذاری سر جاش و در شیشه شیرت هم که باز شده بود سعی میکردی درش رو ببندی.قربون پسر مرتبم برم.بووووس.