آرتین

آرتین جان تا این لحظه 11 سال و 4 ماه و 25 روز سن دارد

یه نوشته

سلام پسرم.تاج سرم.خوبی مامانی.نمیدونم چرا این روزاکمتر میرسم به پیجت سر بزنم وقتی بیداری که اجازه نمیدی سر لب تاب بیام و مدام میزنی رو صفحه کلید و ذوق میکنی و من هم تسلیم میشم.وقتی هم خوابی من باید به کارهام برسم.چند روزی میشه که درست وحسابی غذا نمیخوری و اگه خواستی بخوری ترجیح میدی که از غذای ما بخوری اون هم نه اینکه من بذارم دهنت باید خودت با چنگال بخوری.ولی من به هر شیوه ای شده زیر میز زیر صندلی تو کمد خلاصه هرجا شده میام باهات تا شما یه قاشق غذا بخوری.بعضی وقتا هم این شکلی میشم چند روز پیش داشتم با بشقاب غذا می اومدم پیشت تو داشتی با بابا بازی میکردی تا بشقاب رو دیدی دهنت رو بستی و سرت رو برگردوندی تکون میدی یعنی من غذا نمیخوام.میوه هم معمولا با چنگال میخوری.خداروشکر میوه دوست داری.چراتخم مرغ دوست نداری؟ولی من زرنگ تر از اونی هستم که تسلیم بشم و تخم مرغ رو توی غذات میکس میکنم اممممما تو زرنگ تر از منی چون دیگه اون غذا رو نمیخوری مورچه.لیوان آب هم برمیداری و خودت آب میخوری.فکر نمیکنی واسه مستقل شدن زود باشه مادر؟دیگه میدونی که من روی گل هام حساسم میری نزدیکشون میشینی و با دست نشون میدی که نه نه نه و اون موقع هستش که من میخوام هم همت کنم.وقتی مسواک میزنم تو هم میخوای مثل من مسواک بزنی و دستت رو میکنی دهنت من هم مسواکت رو میارم که پسرم مسواک بزنه.دیگه اینکه اگه برس رو ببینی میخوای موهای من و خودت رو برس بزنی.وقتی سفره پاک میکنم دستمال رو بر میداری و کمک مامان سفره رو حسابی تمیز میکنی در این جور مواقع نه تنها سفره بلکه فرش هم جارو میشه.کمک مامان گردگیری هم میکنی خاله جونا ببینید چه پسری دارم؟؟؟؟ایشالا همیشه کمک مامان و بابا کنی.کانال تلویزیون هم واسمون عوض میکنی و کلی ذوق میکنی.پیام بازرگانی رو خیلی دوست داری.مخصوصا تبلیغ برنج هایلی.چند روز پیش بابا سیفون ظرف شویی رو تمیز میکرد تو هم رفتی نشستی داخل کابینت ببینی بابا چی کار میکنه.راستی تختت رو آوردیم کنار تخت خودمون تا من هم راحت تر باشم شب ها.دو روز پیش لبه ی تخت نشستم میبینم مورچه ها روی لبه ی تخت دارن پیاده روی میکنن بعدش با خودم گفتم یعنی از کجا اومدن یادم افتاد که یه چوب از نبات گیاهی ها که ناگهانی توسط شما مفقود شده بوده شده آذوقه ی مورچه ها.خوب با این نوشته فهمیدم چرا نمیرسم به پیج خودت و دوستات سر بزنم.خیییییلی خیلی خوردنی و ناز و شیرینی عززززیزم.


تاریخ : 13 آبان 1392 - 20:20 | توسط : مامان الهه | بازدید : 1255 | موضوع : وبلاگ | 8 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام